مهرداد هرسيني - بنياد توسعه و دمكراسي در خاورميانه- آلمان
خانم رجوي، حضار محترم، ميهمانان گرامي، ياران و خانواده بزرگ مقاومت سلام و درود بر شما.
مهرداد هرسيني: به نيابت از بنياد توسعه و دموكراسي در خاورمیانه از فرصتي كه در اختيار ما گذاشته شده تا به اين كنوانسيون به پيونديم سپاسگذارم، يقينا دستيابي به صلح و ثبات در خاورميانه آنهم با توجه به مجموعه توطئه ها و تلاش هاي مخربي كه از سوي بنيادگرايي مذهبي اعمال مي شود بدون پرداختن به مقوله دموكراسي و نهادينه كردن آن و گذار از اين راه سخت و پر تلاطم غير ممكن است. از ديد بنياد ما، راه حل كلي براي رسيدن به عدالت، پيشرفت اقتصادي ، حسن همجواري و صلح و ثبات و هرچه دموكراتيزه كردن خاورميانه نهفته است. متاسفانه در خاورميانه اكنون ما شاهد پديده شومي به نام بنیادگرایی مذهبي هستيم ، پديده اي كه نه تنها منطقه بلكه كل جهان متمدن و دستاوردهاي بشر معاصر را به چالش جدي كشيده است، پديده اي كه اكنون به بزرگترين تهديد براي مردم منطقه ، صلح و امنيت جهاني تبديل شده است، همانگونه كه خانم مريم رجوي بارها بدان اشاره كرده است يقين داريم كه قلب اين پديده شوم در تهران مي تپد، هدف اين پديده نيز دستيابي به قدرت سياسي و مذهبي است كه براي رسيدن به آن به هر جنايت و كشتاري دست مي زند از تمامي امكانات مالي ، لجستيكي و همچنين از شكاف هاي موجود در سياستي به نام مماشات و استمالت بهره مي برد ، ما رشد فزاينده پديده بنيادگرايي را اكنون نه در ايران تحت حاكميت خامنه اي بلكه در دخالت هاي روزافزون ملايان در عراق ، در سوريه در فلسطين و لبنان و در جاي جاي منطقه مي بينيم با حمايت از جرياناتي بنام حزب الله ، داعش و ديگر گروههاي بنيادگرا و همچنين از تايلند تا بلغارستان و تا ايالات متحده مشاهده مي كنيم ، ما شاهد آنيم كه تروريزم دولتي ، نقض شديد حقوق بشر ، دستيابي به سلاح اتمي ، جنگ افروزي ، صدور انقلاب در سايه بي عملي و سكوت سياست مماشات به بزرگترين چالش دوران معاصر بشر براي آسايش و شكوفايي و دستيابي به صلح و امنيت تبديل شده است. حال سؤال اينجاست كه چه بايد كرد ؟ با توجه به واقعيت هاي فوق راه حل در تغيير رژيم ايران نهفته است ، تجربه مردم و مقاومت ايران با رهبري هوشمندانه خانم رجوي كه اكنون بيش از سه دهه است پرچم مبارزه با بنيادگرايي را نه در ايران بلكه در كل منطقه خاورميانه افراشته اند اين است كه رژيم عقب مانده ، متحجر و قرون وسطايي آخوندی هيچ بديل و راه حلي حتي در كوتاه مدت در داخل خود ندارد. هر گونه اميد بستن به تحولي در درون اين رژيم به طولاني تر شدن عمر حكومت راه مي برد و يقينا انرژي مردم ايران را به هدر مي دهد. در اين نيز ترديدي نداريم كه از هر منظر و با هر سليقه اي كه واقعيت هاي درون جامعه ايران بنگريم يقينا مخرج مشتركمان يك چيز خواهد بود و ان تغيير ديكتاتوري مذهبي در ايران است،
ما از چه بايد كرد، سخن گفتيم حال جا دارد تا اشاره اي كوتاه نيز به واقعيتي ديگر بنمايم و آن آلترناتيو در مقابل اين رژيم است بنياد ما بر اين باور است كه شوراي ملي مقاومت با نيروي محوري سازمان مجاهدين خلق ، نيروي اسلامي، مردمي و دموكراتيك با پتانسيل هاي عظيم اجتماعي و بويژه با برادر مسعود مناسب ترين پاسخ به اين مرحله از مبارزات مردم ايران است درود بر برادر مسعود.
بويژه طرح ده ماده اي خانم رجوي بعنوان مسلماني دموكرات ، آزاده ، شجاع و بردبار بهترين بيّنه براي رسيدن به ايراني آزاد و دموكراتيك استوار بر ارزشهاي جهان شمول انساني و بويژه حقوق زنان، حقوق اقليت هاي مذهبي و قومي صلح و آرامش مي باشد اين نيز يك واقعيت است. لذا روي سخن ما به جامعه جهاني، به ايالات متحده، به اتحاديه اروپا بسيار ساده و گوياست ما با تاكيد از آنان خواستار بازنگري در سياست هاي خود در قبال ديكتاتوري مذهبي حاكم بر ايران هستيم در قبال الترناتيو دموكراتيك شوراي ملي مقاومت هستيم ما آنها را فرا مي خوانيم به صداي مردم ايران گوش فرا دهند در اين كنوانسيون نمايندگان اقشار مردم با تفكرات و ديدگاههاي سياسي و اجتماعي حضور دارند و تبلور خواسته هاي مردمشان را براي يك ايران آزاد و دموكراتيك و همچنين براي خاورميانه بهتر و دنيايي در صلح و امنيت را نمايندگي مي كنند، صداي مردم ايران در يك جمله نهفته است به سياست مماشات خاتمه دهيد و در قبال تغيير رژيم حاكم در كنار مردم ايران و مريم رجوي قرار بگيريد پيروز باشيد.
احسان قرايي - انجمن پژوهش و فناوري كامپيوتر - نروژ
خانم رئيس جمهور ، ميهمانان عاليقدر، هموطنان عزيز
خسته نباشيد، سلام بر شما
من احسان قرايي هستم و به نمايندگي از جانب انجمن پژوهش و فن آوري كامپيوتر در نروژ در اين كنوانسيون افتخار حضور دارم.
از همين جا از جانب تمامي اعضا و مسئولين انجمن مان به همرزمان عزيزمان در جاي جاي ايران و ساير نقاط جهان درود مي فرستم و براي تك تك شان موفقيت در مسير مبارزه براي آزادي مردم ايران آرزو دارم.
انجمن ما هم مثل همه هم ميهنانمان بر اين باور است كه تا زماني كه سايه شوم نظام آخوندي با تمام دستجات پيرامونش سايه گستر ميهنمنون باشد نه تنها مردم ايران كه تمام خلقهاي منطقه و چه بسا كل جهان روي آزادي و آرامش و امنيت را نخواهد ديد.
از اين رو انجمن ما تمام توان و تخصص خود را به مبارزه هدفمند و متمركز با دشمن مردم ايران و منطقه كه همانا آخوندهاي جنايتكار حاكم بر ايران باشند معطوف كرده و متعهد است كه در فرداي آزادي، پيشرفته ترين تكنولوژي قرن، كه همانا تخصصهاي مرتبط با ارتباطات است را در راستاي سازندگي كشور و بهبود رفاه و شرايط اجتماعي جامعه بكار گيرد.
شخصا به عنوان يك جوان ايراني كه تا چندي پيش در ايران شاهد ظلم و ستم و تحقير مردم شريف كشورم بودم، آن هم از جانب ارتجاعي ترين و حقيرترين نيرويي كه در طول اعصار تا به امروز بر سرزمينم حاكم بوده، سرزميني كه مهد ستارخان ها بوده، مهد ميرزا كوچك خان ها بوده، مهد مصدق ها و حنيف نژادها بوده، ميعادگاه رحمان ها و نسترن ها و فائزه ها بوده.
سرزمين ما، سرزمين اسطوره هاست. همه ما از بچگي از دوران كودكي با اسطوره ها بزرگ شديم و اسطوره ها و داستان هاي اسطوره اي نقش بسزايي در رشد شخصيت ما داشته اند.
اين اسطوره ها در كليتشان يك پيام واحد داشتند، يك كلام واحد اين كه ما ايستاده مردن را به زندگي حقارت بار ترجيح مي دهيم.
و اگر آخوندهاي حاكم بر ايران فكر كرده اند كه مي توانند اين ريشه مستحكم را بخشكانند سخت در اشتباهند.
به راستي كه بواسطه همين تاريخچه سرشار از مقاومت و ايثار و مملو از اسطوره هاست كه اكثريت مردم ايران از آخوندها منزجزند و خواهان براندازي نظام استبداد آخوندي مي باشند.
بواقع كه حق طلبي و آزاديخواهي جزو تفكيك ناپذيري از بنيان و سرشت هر ايراني گشته و بي شك استواري و حماسه هاي اشرفي ها چه در اشرف، چه در زندان ليبرتی و چه در سراسر زندانهاي ولايت فقيه باعث تقويت اين نداي ژرف گشته و وحشت و هراس هرچه بيشتر دشمن ضدبشري و در نتيجه تحركات جنون آميزش را در بر داشته است.
هم ميهنان عزيز،
انجمن ما و ساير انجمن هاي مشابه در كشورهاي مختلف، نقش بسزايي در بالندگي و آگاه سازي جامعه در داخل و خارج كشور دارند. امروزه و در قرن بيست يكم اينترنت و دسترسي آزاد به اطلاعات بزرگترين سلاح براي مبارزه با ديكتاتوري و استبداد از طريق آگاه سازي جامعه و آشنا ساختن اقشار مردم با حق و حقوق راستين و بنبادينشان است.
از اين روست كه ابزار ارتباطي تبديل به پاشنه آشيل تمامي ديكتاتورها از جمله حكومت ولايت فقيه شده است. از اين رو از تمامي جوانان و متخصصين در اقصي نقاط دنيا تقاضا مي كنم كه با پيوستن به اين انجمنها گامي بلند و عملي در جهت مبارزه با ديو استبداد و اختناق و سانسور در كشورمان بردارند.
فراموش نكنيم كه اجماع نيروي قطره هاست كه مي تواند كوهها را بشكافد و مسير تعالي را باز كند.
دوستان عزيز
همه ما به نحوي از ديكتاتوري حاكم بر ملت مان زخم خورده ايم
به شخصه داغ نبود پدر را از 2 سالگي به دوش مي كشم. پدري كه فقط بواسطه يك ايده آل، يك آرمان، يك ايران آزاد و مردم سربلندش به چوبه دار سپرده شد.
ولي ما با هم با شاه كليد آگاهي مي توانيم مشعل آزاديخواهي و دموكراسي خواهي را كه بيش از 120 هزار نفر آن را علم كردند را هر چه برافروخته تر كنيم.
سخنم را با كلامي شيوا از بزرگ شاعر شاعران شاملو به پايان مي برم.
آن جا كه گفت «هرگز شب را باور نمي كنم چرا كه در فراسوي دهليزش به اميد دريچه اي دل بسته بودم»
اميدوارم كه بتوانيم دريچه آزادي را هر چه بيشتر براي مردم تحت ستم ميهنمان باز كنيم.
به قول معلم و رهبر همگي ما برادر مسعود
« از آن ماست آزادي، از آن ماست فردا»
شيده همايي - جامعه زنان عليه بنيادگرايي - سوئد
با عرض سلام خدمت رئيس جمهور محبوبم، خانم مريم رجوي و مهمانان عزيز ، حضار محترم و با درود به زندانيان قهرمان در زندان ليبرتي
افتخار دارم كه از طرف جامعه زنان عليه بنيادگرايي در سوئد در اين جا همراهي و حمايتمان را با اين كنوانسيون اعلام نماييم و با توجه به تمامي فجايع ظلم و سركوب كه بر زنان و حقوق حقه آنان در كشورمان جاري است، در درجه اول جامعه ما خود را موظف مي داند كه حداكثر توانش را در افشا و مبارزه با بنيادگرايي بكار گيرد و از آن جايي كه اصلي ترين موتور محركه بنيادگرايي خارج كردن زنان از صحنه اجتماع با هر وسيله و روشي مي باشد ناگزير براي رسيدن به آرمانهاي انساني و بشردوستانه و تحقق در تساوي ارزشهاي انساني راهي جز نابودي بنيادگرايي در تمامتيتش نيست.
اين هدف زماني در چشم انداز خواهد بود كه دستمان را در دست مقاومتي كه آنتي تز بنيادگرايي مي باشد بگذاريم و دوش به دوش در سرنگوني وحوشي كه خود را صاحب و مالك، مالك جان و مال و ناموس ايران و ايراني مي دانند حركت كنيم.
تجربه 30 ساله من و همرزمان نشان مي دهد كه ديو بنيادگرايي هر روز رشد بيشتري كرده و ريشه قوي تري در منطقه مي دواند و متاسفانه منفعت پرستان، خودفروشان سياسي ، عوامل داخلي و خارجي، عوامل داخلي و خارجي رژيم ددمنش حاكم بر ايران، به جد سعي در انكار آن دارند و حتي با مقايسه هاي كاذب و دغلبازانه سعي در وارونه نشان دادن حقايق دارند.
يك مقايسه ساده و تصويري از وضعيت زنان ايراني در 40 ساله گذشته به خوبي عمق فجايع اعمال شده بر زنان را نشان مي دهد و بي دليل نيست كه پس از اين همه سركوب، تجاوز و اعدام اراده رهايي راسخ تر مي گردد و جبر مبارزه زنان را در صف اول مبارزه قرار مي دهد.
ما به همين دليل سكوت و بي عملي در مقابل اين رژيم را تجاوز به حريم انساني مي دانيم و انكار كنندگان را همدستان اين رژيم، اين رژيم قرون وسطايي، قرون وسطايي مي خوانيم.
سكوت و استمالت جنايت است، جنايت
سكوت و استمالت جنايت است، جنايت
جامعه زنان عليه بنيادگرايي در سوئد خود را جزيي از اين مقاومت سرفراز به رهبري خانم مريم رجوي و سردار بزرگ خلق برادر مسعود مي داند.
خلق جهان بداند مسعود رهبر ماست
خلق جهان بداند مسعود رهبر ماست
و بار ديگر زير پا گذاشتن پرنسيبهاي انساني توسط مماشاتگران را و همچنين هر نوع توطئه و همدستي و يا شراكت در جنايت عليه اين مقاومت را محكوم مي كنيم.
زنده باد آزادي، زنده باد اشرفيان در بند در زندان ليبرتي
با تشكر از همه دوستان
نادر تسليمي ـ انجمن پزشكان ايراني در آلمان
من با تعداد ديگري از همكارانم از طرف انجمن پزشكان ايراني آلماني در اين جمع با شكوه افتخار حضور داريم و به نمايندگي از اين انجمن با شما صحبت مي كنم. انجمن ما سال 2009 بعد از اولين حمله وحشيانه ارتش مالكي به اشرف تاسيس شد و من از طرف تمامي اعضاي انجمنهاي آلمان به خواهران و برادران مقاوم اشرفي در ليبرتي درود ميفرستم. عزم راسخ و مقاومت شما هميشه مشعل راه ماست.
من ميخواهم صحبتهاي خود را مختصرا به دو موضوع اختصاص بدهم. يكي اين سئوال كه آيا آخوند روحاني پاسخ خواسته مردم ايران براي يك تغييراست يا خير و موضوع دوم عنصر مقاومت به عنوان شاخص مرزبندي با ديكتاتوري مذهبي كه بر ميهن ما حكومت ميكند. در اين روزها سالگرد انقلاب 1979 است. اكنون بعد از 35 سال ديكتاتوري ، ديكتاتوري ولي فقيه ، مردم ايران تشنه آزادي و خواستار تغيير هستند ، تغيير از ديكتاتوري به آزادي و دموكراسي. براي اين هدف بايد نظام ضدبشري فعلي تا آخرين آجرش تغييركند و عوض شود. تبليغات زيادي در مورد آخوند روحاني به راه افتاده است. در آلمان هم همين جور. امري كه رژيم و جيره خواران و لابي هاي رژيم به آن دامن ميزنند و همانطور هم مماشات گران بين المللي حامي رژيم، ولي روحاني واقعا كيست؟ يك عنصر كليدي و عضو سطوح بالاي تصميم گيرنده در سي سال گذشته در حكومت آخوندي. او هميشه رهبري ارگانهاي مربوط به جنگ، سركوب و اطلاعات رژيم بوده ، او نقش مستقيم در پيشبرد برنامه اتمي داشته، همين برنامه اي كه الآن ميخواهد تعليق كند و از افتخاراتش اينست كه اسباب پيشبرد مخفيانه برنامه تسهيلاتي اتمي را فراهم كرده است. اين را خودش در تبليغات انتخاباتي گفت. پس ذات او و هر سلولش با ديكتاتوري مذهبي سرشته شده ، چاقو دسته خود را نخواهد بريد. روحاني تنها چيزي كه نيست عنصر تغيير است. كارنامه روحاني در شش ماه گذشته هم موئد همين مسئله است. تشديد اعدامها ، سانسور ، گسيل كردن پاسداران سپاه قدس و سلاح به عراق ، سوريه و افزايش اعدامهاي سياسي. روحاني به اقليتهاي قومي و مذهبي در ايران اعلان جنگ داده است. شهداي مجاهدين در اشرف و ليبرتي در 6 ماه گذشته ، 6 ماه حكومت روحاني، با تمامي شهداي چهارسال و نيم قبل برابري ميكند. برخورد با اپوزيسيون سياسي و اقليتها ، جدي ترين شاخص هاي سنجش مدراسيون در ايران هستندكه در همه آنها روحاني از سلف خود يعني احمدي نژاد بدتر است. دوستان، ما با يك فريبكار و شارلاتان حرفه اي سر و كار داريم. اين دود و دم ها هيچكس را نخواهد فريفت و ما به اصحاب مماشات ميگوييم كه نه خودتان را گول بزنيد و نه حمال شياد قرن بيست و يكم شويد. پس چه بايد كرد، انتخاب خيلي ساده است ، ايستادگي و مقاومت عليه ملايان يا تن دادن به ديكتاتوري مذهبي. ماموريت شماره يك روحاني نجات و حفظ همين رژيم مذهبي است و ما با تك تك سلولهايمان به آن ” نه ” ميگوييم. به چه دليل ، اقيانوسي از خون بين مردم و اين رژيم وجود دارد و به همين خاطرهيچ پلي نميتواند بين مردم واين رژيم برقرارشود. برادر جوان تر من نوذر تسليمي فقط بخاطر فعاليت هاي سياسي هواداري مجاهدين خلق در تير1360، اوت 1981 دستگيرشد و سه هفته بعد در سن 16 سالگي در زندان اوين تيرباران شد او يكي از 120 هزار شهيد اين مقاومت است. با قاتلان مردم ايران نميشود بر سر يك سفره نشست. الا اينكه پيش از آن عنصرآزادي و شرافت انساني را در خودمان كشته باشيم. به همين دليل است كه هر كس خواستار مرزبندي با رژيم و تغيير در ايران است در خارج و يا در ايران به مجاهدين كه در اعماق جامعه مردم ريشه دارند نزديك ميشود. اين قطب بندي در ساليان اخيرمشخصا در يازده سال گذشته با پايداري اشرفي هاي قهرمان مستمرا تيزتر و بارزتر شده است. دوستان ، همه ما و هر ايراني كه قلبش براي آزادي مي تپد در نقطه انصاف خود به اين يقين ميرسد كه به مجاهدين و رهبري بزرگ آن مديون است. اين دين بخاطر برافراشتن پرچم مقاومت و حفظ اين مرزبندي است. اين همان چيزيست كه تضمين پيروزي ما بر عليه ديكتاتوري ضدبشري ولايت فقيه ، و ما به اين يقين داريم با درود بر همه شما با آرزوي پيروزي در اين نبرد آزاديخواهي.
مريم ميرزايي ـ انجمن جوانان ايراني مقيم آمريكا در جورجيا
عصر بخير به خانم مريم رجوي، ميهمانان محترم، خانمها و آقايان،
من مريم ميرزايي هستم و خوشوقتم كه انجمن جوانان ايراني مقيم آمريكا در ايالت جورجيا را نمايندگي كنم. بيش از 350 هزار ايراني در ايالت جورجيا زندگي ميكنند. بسياري صاحبان شركتها، پزشكان، كارمندان معاملات املاك و حرفه هاي ديگر هستند كه به جامعه خود نيز بازپرداخت ميكنند. اما امروز مايلم به صورت خيلي خلاصه آنچه را رئيس جمهور باراك اوباما ميتواند در ازاي آن انجام دهد، تشريح كنم. ما در جورجيا معتقديم رئيس جمهور اوباما بايد به ايرانيان مقيم آمريكا در سه زمينه مهم كمك كند:
1) نخست، او بايد از جوانان ايراني تبار در جورجيا حمايت كند.
2) رئيس جمهور بايد از مبارزه گستردة ايرانيان مقيم آمريكا براي آزادي حمايت كند.
3) رئيس جمهور بايد از اپوزيسيون ايران حمايت كند.
رئيس جمهور اوباما بايد از جوانان ايراني تبار در جورجيا حمايت كند. انجمن جوانان ايراني تبار در جورجيا برخي از مستعدترين دانشجويان را در دانشگاههاي نامدار آمريكا نمايندگي ميكند. ما در آموزش و پيشرفت حرفهيي خود مفتخريم. ما به رهبران كشورهاي خود نگاه ميكنيم تا به ما كمك كنند در مسير آينده بتوانيم به جامعه خدمت كنيم.
رئيس جمهور اوباما بايد از مبارزه گسترده ايرانيان مقيم آمريكا براي آزادي حمايت كند. در سراسر آمريكا ما با نمايندگان و رسانههاي محلي كار ميكنيم، سمينار و كنوانسيون برگزار ميكنيم و كارزارهاي اطلاع رساني را براي جامعه نيز انجام ميدهيم. من تأكيد ميكنم، رژيم ايران رژيم ديكتاتوري است كه نبايد با آن مذاكره شود. به عكس، رئيس جمهور اوباما بايد از ايرانياني حمايت كند كه زندگي خود را وقف آزادي ميكنند. رئيس جمهور بايد از اپوزيسيون ايران حمايت كند. من هميشه از اين سازمان حمايت كرده ام و شخصاً به خوبي ميدانم كه چقدر اعضاي آن خارقالعاده هستند.
سياست خانم مريم رجوي براي آينده ايران سياستي پايدار و گزينه سوم است. اين سياست نه فقط حامي كساني است كه خواهان دموكراسي در ايران هستند، بلكه پشتيبان زناني است كه به دنبال برابري با مردان هستند. به عنوان يك ايراني جوان مقيم آمريكا، يك دانشجو و يك زن، من عميقاً از طرح خانم مريم رجوي به عنوان تبلور آزادي و دموكراسي انگيزه ميگيرم.
من با اين جمله تمام ميكنم. امروز ميتوانستم در خانه بمانم و درسهايم را بخوانم. به سادگي ميتوانستم به طور كامل از سياست دوري كنم. اما به عنوان يك دانشجوي جوان چشمانم به درست و غلط نظام سياسي مان در آمريكا باز شده است.
خانم رجوي، حضار محترم، ميهمانان گرامي، ياران و خانواده بزرگ مقاومت سلام و درود بر شما.
مهرداد هرسيني: به نيابت از بنياد توسعه و دموكراسي در خاورمیانه از فرصتي كه در اختيار ما گذاشته شده تا به اين كنوانسيون به پيونديم سپاسگذارم، يقينا دستيابي به صلح و ثبات در خاورميانه آنهم با توجه به مجموعه توطئه ها و تلاش هاي مخربي كه از سوي بنيادگرايي مذهبي اعمال مي شود بدون پرداختن به مقوله دموكراسي و نهادينه كردن آن و گذار از اين راه سخت و پر تلاطم غير ممكن است. از ديد بنياد ما، راه حل كلي براي رسيدن به عدالت، پيشرفت اقتصادي ، حسن همجواري و صلح و ثبات و هرچه دموكراتيزه كردن خاورميانه نهفته است. متاسفانه در خاورميانه اكنون ما شاهد پديده شومي به نام بنیادگرایی مذهبي هستيم ، پديده اي كه نه تنها منطقه بلكه كل جهان متمدن و دستاوردهاي بشر معاصر را به چالش جدي كشيده است، پديده اي كه اكنون به بزرگترين تهديد براي مردم منطقه ، صلح و امنيت جهاني تبديل شده است، همانگونه كه خانم مريم رجوي بارها بدان اشاره كرده است يقين داريم كه قلب اين پديده شوم در تهران مي تپد، هدف اين پديده نيز دستيابي به قدرت سياسي و مذهبي است كه براي رسيدن به آن به هر جنايت و كشتاري دست مي زند از تمامي امكانات مالي ، لجستيكي و همچنين از شكاف هاي موجود در سياستي به نام مماشات و استمالت بهره مي برد ، ما رشد فزاينده پديده بنيادگرايي را اكنون نه در ايران تحت حاكميت خامنه اي بلكه در دخالت هاي روزافزون ملايان در عراق ، در سوريه در فلسطين و لبنان و در جاي جاي منطقه مي بينيم با حمايت از جرياناتي بنام حزب الله ، داعش و ديگر گروههاي بنيادگرا و همچنين از تايلند تا بلغارستان و تا ايالات متحده مشاهده مي كنيم ، ما شاهد آنيم كه تروريزم دولتي ، نقض شديد حقوق بشر ، دستيابي به سلاح اتمي ، جنگ افروزي ، صدور انقلاب در سايه بي عملي و سكوت سياست مماشات به بزرگترين چالش دوران معاصر بشر براي آسايش و شكوفايي و دستيابي به صلح و امنيت تبديل شده است. حال سؤال اينجاست كه چه بايد كرد ؟ با توجه به واقعيت هاي فوق راه حل در تغيير رژيم ايران نهفته است ، تجربه مردم و مقاومت ايران با رهبري هوشمندانه خانم رجوي كه اكنون بيش از سه دهه است پرچم مبارزه با بنيادگرايي را نه در ايران بلكه در كل منطقه خاورميانه افراشته اند اين است كه رژيم عقب مانده ، متحجر و قرون وسطايي آخوندی هيچ بديل و راه حلي حتي در كوتاه مدت در داخل خود ندارد. هر گونه اميد بستن به تحولي در درون اين رژيم به طولاني تر شدن عمر حكومت راه مي برد و يقينا انرژي مردم ايران را به هدر مي دهد. در اين نيز ترديدي نداريم كه از هر منظر و با هر سليقه اي كه واقعيت هاي درون جامعه ايران بنگريم يقينا مخرج مشتركمان يك چيز خواهد بود و ان تغيير ديكتاتوري مذهبي در ايران است،
ما از چه بايد كرد، سخن گفتيم حال جا دارد تا اشاره اي كوتاه نيز به واقعيتي ديگر بنمايم و آن آلترناتيو در مقابل اين رژيم است بنياد ما بر اين باور است كه شوراي ملي مقاومت با نيروي محوري سازمان مجاهدين خلق ، نيروي اسلامي، مردمي و دموكراتيك با پتانسيل هاي عظيم اجتماعي و بويژه با برادر مسعود مناسب ترين پاسخ به اين مرحله از مبارزات مردم ايران است درود بر برادر مسعود.
بويژه طرح ده ماده اي خانم رجوي بعنوان مسلماني دموكرات ، آزاده ، شجاع و بردبار بهترين بيّنه براي رسيدن به ايراني آزاد و دموكراتيك استوار بر ارزشهاي جهان شمول انساني و بويژه حقوق زنان، حقوق اقليت هاي مذهبي و قومي صلح و آرامش مي باشد اين نيز يك واقعيت است. لذا روي سخن ما به جامعه جهاني، به ايالات متحده، به اتحاديه اروپا بسيار ساده و گوياست ما با تاكيد از آنان خواستار بازنگري در سياست هاي خود در قبال ديكتاتوري مذهبي حاكم بر ايران هستيم در قبال الترناتيو دموكراتيك شوراي ملي مقاومت هستيم ما آنها را فرا مي خوانيم به صداي مردم ايران گوش فرا دهند در اين كنوانسيون نمايندگان اقشار مردم با تفكرات و ديدگاههاي سياسي و اجتماعي حضور دارند و تبلور خواسته هاي مردمشان را براي يك ايران آزاد و دموكراتيك و همچنين براي خاورميانه بهتر و دنيايي در صلح و امنيت را نمايندگي مي كنند، صداي مردم ايران در يك جمله نهفته است به سياست مماشات خاتمه دهيد و در قبال تغيير رژيم حاكم در كنار مردم ايران و مريم رجوي قرار بگيريد پيروز باشيد.
احسان قرايي - انجمن پژوهش و فناوري كامپيوتر - نروژ
خانم رئيس جمهور ، ميهمانان عاليقدر، هموطنان عزيز
خسته نباشيد، سلام بر شما
من احسان قرايي هستم و به نمايندگي از جانب انجمن پژوهش و فن آوري كامپيوتر در نروژ در اين كنوانسيون افتخار حضور دارم.
از همين جا از جانب تمامي اعضا و مسئولين انجمن مان به همرزمان عزيزمان در جاي جاي ايران و ساير نقاط جهان درود مي فرستم و براي تك تك شان موفقيت در مسير مبارزه براي آزادي مردم ايران آرزو دارم.
انجمن ما هم مثل همه هم ميهنانمان بر اين باور است كه تا زماني كه سايه شوم نظام آخوندي با تمام دستجات پيرامونش سايه گستر ميهنمنون باشد نه تنها مردم ايران كه تمام خلقهاي منطقه و چه بسا كل جهان روي آزادي و آرامش و امنيت را نخواهد ديد.
از اين رو انجمن ما تمام توان و تخصص خود را به مبارزه هدفمند و متمركز با دشمن مردم ايران و منطقه كه همانا آخوندهاي جنايتكار حاكم بر ايران باشند معطوف كرده و متعهد است كه در فرداي آزادي، پيشرفته ترين تكنولوژي قرن، كه همانا تخصصهاي مرتبط با ارتباطات است را در راستاي سازندگي كشور و بهبود رفاه و شرايط اجتماعي جامعه بكار گيرد.
شخصا به عنوان يك جوان ايراني كه تا چندي پيش در ايران شاهد ظلم و ستم و تحقير مردم شريف كشورم بودم، آن هم از جانب ارتجاعي ترين و حقيرترين نيرويي كه در طول اعصار تا به امروز بر سرزمينم حاكم بوده، سرزميني كه مهد ستارخان ها بوده، مهد ميرزا كوچك خان ها بوده، مهد مصدق ها و حنيف نژادها بوده، ميعادگاه رحمان ها و نسترن ها و فائزه ها بوده.
سرزمين ما، سرزمين اسطوره هاست. همه ما از بچگي از دوران كودكي با اسطوره ها بزرگ شديم و اسطوره ها و داستان هاي اسطوره اي نقش بسزايي در رشد شخصيت ما داشته اند.
اين اسطوره ها در كليتشان يك پيام واحد داشتند، يك كلام واحد اين كه ما ايستاده مردن را به زندگي حقارت بار ترجيح مي دهيم.
و اگر آخوندهاي حاكم بر ايران فكر كرده اند كه مي توانند اين ريشه مستحكم را بخشكانند سخت در اشتباهند.
به راستي كه بواسطه همين تاريخچه سرشار از مقاومت و ايثار و مملو از اسطوره هاست كه اكثريت مردم ايران از آخوندها منزجزند و خواهان براندازي نظام استبداد آخوندي مي باشند.
بواقع كه حق طلبي و آزاديخواهي جزو تفكيك ناپذيري از بنيان و سرشت هر ايراني گشته و بي شك استواري و حماسه هاي اشرفي ها چه در اشرف، چه در زندان ليبرتی و چه در سراسر زندانهاي ولايت فقيه باعث تقويت اين نداي ژرف گشته و وحشت و هراس هرچه بيشتر دشمن ضدبشري و در نتيجه تحركات جنون آميزش را در بر داشته است.
هم ميهنان عزيز،
انجمن ما و ساير انجمن هاي مشابه در كشورهاي مختلف، نقش بسزايي در بالندگي و آگاه سازي جامعه در داخل و خارج كشور دارند. امروزه و در قرن بيست يكم اينترنت و دسترسي آزاد به اطلاعات بزرگترين سلاح براي مبارزه با ديكتاتوري و استبداد از طريق آگاه سازي جامعه و آشنا ساختن اقشار مردم با حق و حقوق راستين و بنبادينشان است.
از اين روست كه ابزار ارتباطي تبديل به پاشنه آشيل تمامي ديكتاتورها از جمله حكومت ولايت فقيه شده است. از اين رو از تمامي جوانان و متخصصين در اقصي نقاط دنيا تقاضا مي كنم كه با پيوستن به اين انجمنها گامي بلند و عملي در جهت مبارزه با ديو استبداد و اختناق و سانسور در كشورمان بردارند.
فراموش نكنيم كه اجماع نيروي قطره هاست كه مي تواند كوهها را بشكافد و مسير تعالي را باز كند.
دوستان عزيز
همه ما به نحوي از ديكتاتوري حاكم بر ملت مان زخم خورده ايم
به شخصه داغ نبود پدر را از 2 سالگي به دوش مي كشم. پدري كه فقط بواسطه يك ايده آل، يك آرمان، يك ايران آزاد و مردم سربلندش به چوبه دار سپرده شد.
ولي ما با هم با شاه كليد آگاهي مي توانيم مشعل آزاديخواهي و دموكراسي خواهي را كه بيش از 120 هزار نفر آن را علم كردند را هر چه برافروخته تر كنيم.
سخنم را با كلامي شيوا از بزرگ شاعر شاعران شاملو به پايان مي برم.
آن جا كه گفت «هرگز شب را باور نمي كنم چرا كه در فراسوي دهليزش به اميد دريچه اي دل بسته بودم»
اميدوارم كه بتوانيم دريچه آزادي را هر چه بيشتر براي مردم تحت ستم ميهنمان باز كنيم.
به قول معلم و رهبر همگي ما برادر مسعود
« از آن ماست آزادي، از آن ماست فردا»
شيده همايي - جامعه زنان عليه بنيادگرايي - سوئد
با عرض سلام خدمت رئيس جمهور محبوبم، خانم مريم رجوي و مهمانان عزيز ، حضار محترم و با درود به زندانيان قهرمان در زندان ليبرتي
افتخار دارم كه از طرف جامعه زنان عليه بنيادگرايي در سوئد در اين جا همراهي و حمايتمان را با اين كنوانسيون اعلام نماييم و با توجه به تمامي فجايع ظلم و سركوب كه بر زنان و حقوق حقه آنان در كشورمان جاري است، در درجه اول جامعه ما خود را موظف مي داند كه حداكثر توانش را در افشا و مبارزه با بنيادگرايي بكار گيرد و از آن جايي كه اصلي ترين موتور محركه بنيادگرايي خارج كردن زنان از صحنه اجتماع با هر وسيله و روشي مي باشد ناگزير براي رسيدن به آرمانهاي انساني و بشردوستانه و تحقق در تساوي ارزشهاي انساني راهي جز نابودي بنيادگرايي در تمامتيتش نيست.
اين هدف زماني در چشم انداز خواهد بود كه دستمان را در دست مقاومتي كه آنتي تز بنيادگرايي مي باشد بگذاريم و دوش به دوش در سرنگوني وحوشي كه خود را صاحب و مالك، مالك جان و مال و ناموس ايران و ايراني مي دانند حركت كنيم.
تجربه 30 ساله من و همرزمان نشان مي دهد كه ديو بنيادگرايي هر روز رشد بيشتري كرده و ريشه قوي تري در منطقه مي دواند و متاسفانه منفعت پرستان، خودفروشان سياسي ، عوامل داخلي و خارجي، عوامل داخلي و خارجي رژيم ددمنش حاكم بر ايران، به جد سعي در انكار آن دارند و حتي با مقايسه هاي كاذب و دغلبازانه سعي در وارونه نشان دادن حقايق دارند.
يك مقايسه ساده و تصويري از وضعيت زنان ايراني در 40 ساله گذشته به خوبي عمق فجايع اعمال شده بر زنان را نشان مي دهد و بي دليل نيست كه پس از اين همه سركوب، تجاوز و اعدام اراده رهايي راسخ تر مي گردد و جبر مبارزه زنان را در صف اول مبارزه قرار مي دهد.
ما به همين دليل سكوت و بي عملي در مقابل اين رژيم را تجاوز به حريم انساني مي دانيم و انكار كنندگان را همدستان اين رژيم، اين رژيم قرون وسطايي، قرون وسطايي مي خوانيم.
سكوت و استمالت جنايت است، جنايت
سكوت و استمالت جنايت است، جنايت
جامعه زنان عليه بنيادگرايي در سوئد خود را جزيي از اين مقاومت سرفراز به رهبري خانم مريم رجوي و سردار بزرگ خلق برادر مسعود مي داند.
خلق جهان بداند مسعود رهبر ماست
خلق جهان بداند مسعود رهبر ماست
و بار ديگر زير پا گذاشتن پرنسيبهاي انساني توسط مماشاتگران را و همچنين هر نوع توطئه و همدستي و يا شراكت در جنايت عليه اين مقاومت را محكوم مي كنيم.
زنده باد آزادي، زنده باد اشرفيان در بند در زندان ليبرتي
با تشكر از همه دوستان
نادر تسليمي ـ انجمن پزشكان ايراني در آلمان
من با تعداد ديگري از همكارانم از طرف انجمن پزشكان ايراني آلماني در اين جمع با شكوه افتخار حضور داريم و به نمايندگي از اين انجمن با شما صحبت مي كنم. انجمن ما سال 2009 بعد از اولين حمله وحشيانه ارتش مالكي به اشرف تاسيس شد و من از طرف تمامي اعضاي انجمنهاي آلمان به خواهران و برادران مقاوم اشرفي در ليبرتي درود ميفرستم. عزم راسخ و مقاومت شما هميشه مشعل راه ماست.
من ميخواهم صحبتهاي خود را مختصرا به دو موضوع اختصاص بدهم. يكي اين سئوال كه آيا آخوند روحاني پاسخ خواسته مردم ايران براي يك تغييراست يا خير و موضوع دوم عنصر مقاومت به عنوان شاخص مرزبندي با ديكتاتوري مذهبي كه بر ميهن ما حكومت ميكند. در اين روزها سالگرد انقلاب 1979 است. اكنون بعد از 35 سال ديكتاتوري ، ديكتاتوري ولي فقيه ، مردم ايران تشنه آزادي و خواستار تغيير هستند ، تغيير از ديكتاتوري به آزادي و دموكراسي. براي اين هدف بايد نظام ضدبشري فعلي تا آخرين آجرش تغييركند و عوض شود. تبليغات زيادي در مورد آخوند روحاني به راه افتاده است. در آلمان هم همين جور. امري كه رژيم و جيره خواران و لابي هاي رژيم به آن دامن ميزنند و همانطور هم مماشات گران بين المللي حامي رژيم، ولي روحاني واقعا كيست؟ يك عنصر كليدي و عضو سطوح بالاي تصميم گيرنده در سي سال گذشته در حكومت آخوندي. او هميشه رهبري ارگانهاي مربوط به جنگ، سركوب و اطلاعات رژيم بوده ، او نقش مستقيم در پيشبرد برنامه اتمي داشته، همين برنامه اي كه الآن ميخواهد تعليق كند و از افتخاراتش اينست كه اسباب پيشبرد مخفيانه برنامه تسهيلاتي اتمي را فراهم كرده است. اين را خودش در تبليغات انتخاباتي گفت. پس ذات او و هر سلولش با ديكتاتوري مذهبي سرشته شده ، چاقو دسته خود را نخواهد بريد. روحاني تنها چيزي كه نيست عنصر تغيير است. كارنامه روحاني در شش ماه گذشته هم موئد همين مسئله است. تشديد اعدامها ، سانسور ، گسيل كردن پاسداران سپاه قدس و سلاح به عراق ، سوريه و افزايش اعدامهاي سياسي. روحاني به اقليتهاي قومي و مذهبي در ايران اعلان جنگ داده است. شهداي مجاهدين در اشرف و ليبرتي در 6 ماه گذشته ، 6 ماه حكومت روحاني، با تمامي شهداي چهارسال و نيم قبل برابري ميكند. برخورد با اپوزيسيون سياسي و اقليتها ، جدي ترين شاخص هاي سنجش مدراسيون در ايران هستندكه در همه آنها روحاني از سلف خود يعني احمدي نژاد بدتر است. دوستان، ما با يك فريبكار و شارلاتان حرفه اي سر و كار داريم. اين دود و دم ها هيچكس را نخواهد فريفت و ما به اصحاب مماشات ميگوييم كه نه خودتان را گول بزنيد و نه حمال شياد قرن بيست و يكم شويد. پس چه بايد كرد، انتخاب خيلي ساده است ، ايستادگي و مقاومت عليه ملايان يا تن دادن به ديكتاتوري مذهبي. ماموريت شماره يك روحاني نجات و حفظ همين رژيم مذهبي است و ما با تك تك سلولهايمان به آن ” نه ” ميگوييم. به چه دليل ، اقيانوسي از خون بين مردم و اين رژيم وجود دارد و به همين خاطرهيچ پلي نميتواند بين مردم واين رژيم برقرارشود. برادر جوان تر من نوذر تسليمي فقط بخاطر فعاليت هاي سياسي هواداري مجاهدين خلق در تير1360، اوت 1981 دستگيرشد و سه هفته بعد در سن 16 سالگي در زندان اوين تيرباران شد او يكي از 120 هزار شهيد اين مقاومت است. با قاتلان مردم ايران نميشود بر سر يك سفره نشست. الا اينكه پيش از آن عنصرآزادي و شرافت انساني را در خودمان كشته باشيم. به همين دليل است كه هر كس خواستار مرزبندي با رژيم و تغيير در ايران است در خارج و يا در ايران به مجاهدين كه در اعماق جامعه مردم ريشه دارند نزديك ميشود. اين قطب بندي در ساليان اخيرمشخصا در يازده سال گذشته با پايداري اشرفي هاي قهرمان مستمرا تيزتر و بارزتر شده است. دوستان ، همه ما و هر ايراني كه قلبش براي آزادي مي تپد در نقطه انصاف خود به اين يقين ميرسد كه به مجاهدين و رهبري بزرگ آن مديون است. اين دين بخاطر برافراشتن پرچم مقاومت و حفظ اين مرزبندي است. اين همان چيزيست كه تضمين پيروزي ما بر عليه ديكتاتوري ضدبشري ولايت فقيه ، و ما به اين يقين داريم با درود بر همه شما با آرزوي پيروزي در اين نبرد آزاديخواهي.
مريم ميرزايي ـ انجمن جوانان ايراني مقيم آمريكا در جورجيا
عصر بخير به خانم مريم رجوي، ميهمانان محترم، خانمها و آقايان،
من مريم ميرزايي هستم و خوشوقتم كه انجمن جوانان ايراني مقيم آمريكا در ايالت جورجيا را نمايندگي كنم. بيش از 350 هزار ايراني در ايالت جورجيا زندگي ميكنند. بسياري صاحبان شركتها، پزشكان، كارمندان معاملات املاك و حرفه هاي ديگر هستند كه به جامعه خود نيز بازپرداخت ميكنند. اما امروز مايلم به صورت خيلي خلاصه آنچه را رئيس جمهور باراك اوباما ميتواند در ازاي آن انجام دهد، تشريح كنم. ما در جورجيا معتقديم رئيس جمهور اوباما بايد به ايرانيان مقيم آمريكا در سه زمينه مهم كمك كند:
1) نخست، او بايد از جوانان ايراني تبار در جورجيا حمايت كند.
2) رئيس جمهور بايد از مبارزه گستردة ايرانيان مقيم آمريكا براي آزادي حمايت كند.
3) رئيس جمهور بايد از اپوزيسيون ايران حمايت كند.
رئيس جمهور اوباما بايد از جوانان ايراني تبار در جورجيا حمايت كند. انجمن جوانان ايراني تبار در جورجيا برخي از مستعدترين دانشجويان را در دانشگاههاي نامدار آمريكا نمايندگي ميكند. ما در آموزش و پيشرفت حرفهيي خود مفتخريم. ما به رهبران كشورهاي خود نگاه ميكنيم تا به ما كمك كنند در مسير آينده بتوانيم به جامعه خدمت كنيم.
رئيس جمهور اوباما بايد از مبارزه گسترده ايرانيان مقيم آمريكا براي آزادي حمايت كند. در سراسر آمريكا ما با نمايندگان و رسانههاي محلي كار ميكنيم، سمينار و كنوانسيون برگزار ميكنيم و كارزارهاي اطلاع رساني را براي جامعه نيز انجام ميدهيم. من تأكيد ميكنم، رژيم ايران رژيم ديكتاتوري است كه نبايد با آن مذاكره شود. به عكس، رئيس جمهور اوباما بايد از ايرانياني حمايت كند كه زندگي خود را وقف آزادي ميكنند. رئيس جمهور بايد از اپوزيسيون ايران حمايت كند. من هميشه از اين سازمان حمايت كرده ام و شخصاً به خوبي ميدانم كه چقدر اعضاي آن خارقالعاده هستند.
سياست خانم مريم رجوي براي آينده ايران سياستي پايدار و گزينه سوم است. اين سياست نه فقط حامي كساني است كه خواهان دموكراسي در ايران هستند، بلكه پشتيبان زناني است كه به دنبال برابري با مردان هستند. به عنوان يك ايراني جوان مقيم آمريكا، يك دانشجو و يك زن، من عميقاً از طرح خانم مريم رجوي به عنوان تبلور آزادي و دموكراسي انگيزه ميگيرم.
من با اين جمله تمام ميكنم. امروز ميتوانستم در خانه بمانم و درسهايم را بخوانم. به سادگي ميتوانستم به طور كامل از سياست دوري كنم. اما به عنوان يك دانشجوي جوان چشمانم به درست و غلط نظام سياسي مان در آمريكا باز شده است.